مهراد عشاق

دلنوشته مامان سمیه برای یکسالگی مهراد

1396/8/8 22:14
30 بازدید
اشتراک گذاری

مهراد عزیزم برای یک سالگیت می نویسم.
همزمان که می نویسم مواظب هستم که برادرت موهات را نکشد. همزمان مواظب هستم که در کابینتها را باز نکنی یا در هنگام بازی در کنار پنجره آسیب نبینی.
همین الان کاغذی را که برایت نوشتم را پاره کردی . از 10 ماهگی که یکمی یاد گرفتی راه بری آرامش را از خانه بردی و به جاش عشق و شور و هیجان و کلی چیز دیگه آوردی .
مهرادم برادرت عاشقت هست اینقور که یک روز تمام در نبودنت گریه کرده.
نوزادیت گرچه گاهی سخت و گاهی آسان گذشت اما برای من شیرین بود. اگرچه تصمیم گرفتی شیر مادر نخوری و من به تصمیمت احترام گذاشتم چون میخواهی خیلی زود مرد شوی.
مثل پدرت و برادرت عاشق بازی هستی عاشق با آنها بودن هستی . من وقتی شما سه مرد را می بینم فقط لبخند میزنم و از خدا به خاطر اینهمه خوشبختی لبخند میزنم.
مهراد عزیزم اولین سالگرد تولدت را در کنار برادرت بهترین شکل ممکن جشن گرفتم. گرچه عکسهای خوبی از آن شب نداریم اما خاطره اش برام تا آخرین لحظه زندگی جذاب  است.
مهراد زیبای من با چهار دندان در بالا و دو دندان کج در پایین وقتی میخندی درهای بهشت را برای من و پدرت باز میکنی . عاشق توپ بازی هستی اما زمان برای بازی با تو زیاد نیست اما خودت سر خودت را گرم میکنی و اینچنین کمک کردن به مادرت را ستایش میکنم. پسر یکساله من عاشق مهربد و پدرت باش و عاشق مادر بزرگت (مامان شون ) لقبی که توسط مهربد گذاشته شده. گرچه از کادوهایی که برایت آوردند خیلی خوشحال نشدی اما برای تو بهترین ها را خواهم خرید مطمئن باش چون مادرت یک مهر ماهی است و تعادل و عدالت در اصل زندگی اش و در خون وجودش جاری است . قول میدم که بیشتر به عکاسی ببرمت تا در بزرگسالی از این موضوع دلگیر نشی.
شاید در بزرگسالیت من نباشم ولی اینو بدون به داشتنت همیشه افتخار میکنم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهراد عشاق می باشد